۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

عشقولانه





یادته؟
اون روزایی که مشتاقانه در انتظار دیدن روی تو بودم
اون روزایی که عاشقونه برات مینوشتم
اون روزایی که حاضر بودم تمام ستاره های آسمونو واست بچینم
اون روزایی که اشکام مظلومانه برات سرازیر میشد
اون روزایی که بی بهانه برات از دوستیمون نقاشی میکشیدم
اون روزایی که مجبورت میکردم باهام بمونی
اون روزایی که داستانای کودکانه واسه هم تعریف میکردیم
اون روزایی که سر رو سینت میذاشتم و میخوابیدم
اون روزایی که از خدا خواهش میکردم تو همیشه شاد باشی
اون روزایی که ...
دلم تنگ شده بخدا ... ای کاش تو هم کمی باوفا بودی و منو به اون غریبه
نمیفروختی
اما انگار تو لیاقت اونهمه عشق رو نداشتی
فکر میکنی اونم تو رو مثل من دوست داره ولی باید بدونی هیچ کی مثل من
تورو دوست نداره
اینم بدون که هنوز هم که هنوزه منتظرتم عزیزم ...
بیا که هنوزم دوست دارم

هیچ نظری موجود نیست: